فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اِبرام/کردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

ابرام‌کردن (حقوق)

  1. تأیید کردن. ابرام.
  2. اصرار کردن؛ پافشاری کردن.
    اصرار و ابرام کرده بود که اگر به سراغش ... بروم، برای قلب غم‌زده‌اش تشفی بسیار خواهد بود. «جمال‌زاده»

برگردان‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن