فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اَبعَد/

ابعد (ادبی)(قدیم)

  1. جمعِ ابا؛ ماضی، ماضی ابعد.
  2. (قدیم): دورتر، دورترین.
  3. (ترکی): خویشاوند دور، بیگانه. خیانتگر، خائن. خیر، فایده.

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین