فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اُبنِه/

اُبنِه

  1. (عامیانه): میل جنسی معمولا با پسر یا مرد برای مفعول واقع شدن. نام بیماری خارش. عیب، کینه، عقده. ابنه‌ای.
    پنجاه فوج سیلاخوری هم ابنه تو را نمی‌خوابانند. «صادق‌هدایت»
  2. گره، گره در رسن، چوب.

اِبنِه

  1. (قدیم): دختر.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین