خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اتقان کردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۳.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اِتقان/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
اتقانکردن
(قدیم)
به استواری به ذهن سپردن؛ خوب فراگرفتن.
تا یک درس را
اتقان
نکردمی به دیگری شروع نکردمی. «
شمس تبریزی
»
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن