فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اُتُل/

اتل (عامیانه)

  1. در زبانِ زنان، شکم زنِ باردار.
    اتلش پیش آمده، بزودی بچه‌دار می‌شود.
  2. اتول، اتومبیل.
    این اتل‌های زرهی را آنچه تیر زدیم، کارگر نمی‌افتاد. «آقا نجفی قوچانی»

مترادف‌ها

ویرایش

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن