فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اُتو/کردَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

اتو‌کردن

  1. چین و چروک‌ پارچه، لباس، و مانند آنها را بوسیله اتو صاف کردن.
    داشت چیزی را اتو میکرد. «گلشیری»

مترادف‌ها

ویرایش


منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن