خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
اتو کردن
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
مصدر فعل متعدی
۱.۴
مترادفها
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/اُتو/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایش
اتوکردن
چین و چروک پارچه، لباس، و مانند آنها را بوسیله اتو صاف کردن.
داشت چیزی را اتو میکرد. «
گلشیری
»
مترادفها
ویرایش
اتو
،
اتو بخار
،
اتو زدن
،
اتو کشیدن
،
اتو داشتن
،
اتو گرفتن
،
اتو استاپ
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن