اجابتکردن
(تغییرمسیر از اجابت کردن)
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /اِجابت/کردَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایشاجابتکردن
- اجابت. پاسخ گفتن.
- نمیتوانستم درخواست او را اجابت کنم.«آل احمد»
مصدر فعل لازم
ویرایش- (قدیم): بیرون رانده شدن فضولات و مدفوع از بدن.
- (مجاز): تخلیه کردن فضولات بدن.
- (قدیم): اجابت کردن کسی را: خواهش و درخواست او را پذیرفتن.
مترادفها
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن