اجارهنشین
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /اِجاره/نِشین/
صفت
ویرایشاجارهنشین
- آنکه در محل اجارهای زندگی میکند، مستأجر.
- همه مردم اجاره نشین بودند. «حمدالله مستوفی»
- گواهی صلاحیت دادن فتویٰ به کسی از طرف یک عالِم. رخصت، رخصت دادن.
مترادفها
ویرایش- اجاره، اجاری، اجارهای، اجاره بها، اجاره خانه، اجاره دار، اجاره شدن، اجاره دادن، اجاره نشینی، اجاره رفتن
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین