فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِجاره/کردَن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

اجاره‌کردن

  1. اجاره.
    بابا رفته بود باغ اجاره کرده بود. «درویشان»

مترادف‌ها

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن