اجازهدادن
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /اِجازه/دادَن/
مصدر فعل متعدی
ویرایشاجازهدادن
- کسی را در موقعیتی آزاد قرار دادن که بتواند کاری انجام دهد. مجاز، مجوز.
- اجازه خریدن خِرت و پِرت تازه نمیدهد. «جمالزاده»
مترادفها
ویرایش
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن