(اِ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

مصدر متعدی

ویرایش
  1. انجام دادن کار.
  2. به اجراء گذاشتن حکم صادر شده.
  3. مستمری و حقوق مقرر کردن برای کسی.
  1. وظیفه، مستم

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
ministration