فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /اِحاله/

  اسم مصدر

ویرایش

احاله

  1. واگذار کردن کاری به دیگران. حواله کردن، واگذاشتند کار یا امری به عهده دیگری. احالة
  2. (حقوق): خارج کردن یک پرونده از دادگاهی که دارای صلاحیت محلی است و فرستادن آن به دادگاه هم عرض.
  3. از حالی به حال دیگر گشتن.

واژه‌های مشتق شده

ویرایش



ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین