فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِحتِراز/جُستَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

احتراز‌جستن

  1. احتراز کردن.
    از استخدام دو نفر نوکر همشهری و هم ولایتی احتراز می‌جویند. «حمدالله مستوفی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن