احترام‌گذاردن

فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِحترام/گُذاردَن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

احترام‌گذاردن

  1. احترام گذاشتن.
    به او احترام گذارده بقدر توانایی مالی مقرری ماهیانه‌ای برای او داشته باشد. «جعفر شهری»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن