فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِحکام/کردن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

احکام‌کردن

  1. اِحکام. تأیید کردن.
    قلعه طبرک را عمارت فرمود و ... اِحکام‌های عظیم کرد که از هجوم اینانج ایمن نبود. «راوندی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن