فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِختیار/آمدن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

اختیارآمدن (قدیم)

  1. مورد پسند قرار گرفتن، انتخاب شدن، برگزیده شدن. برگزیدن، پذیرفتن.
    امتناع سخن گفتم به علت آن اختیار آمده است. «سعدی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین