فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اِخطار/کردن/

  مصدر فعل متعدی

ویرایش

اخطارکردن

  1. اخطار.
    فردا صبح به نانواها اخطار می‌کنم که ... تدارک خود را ببینند. «حمدالله مستوفی»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن