اخم
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /اَخم/
اسم
ویرایشاخم
- چینی که هنگام خشم، ناراحتی، فکر کردن، و مانند آنها بر ابرو و پیشانی میافتد.
- (مجاز): خشم، ناراحتی، عصبانیت.
- (ساختمان): جایی در قوسها که در آن تغییر جهت هست.
- اخمه، آژنگ، ترشرویی، درهم کشیدگی ابرو از اوقات تلخی و بدحالی.
استعاره
ویرایش- (عامیانه): اخم کسی توی هم بودن: عبوس بودن، ترشرو بودن.
واژههای مشتق شده
ویرایش
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
ویرایش- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین