فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • فارسی

آوایش

ویرایش
  • /اَدا/شدن/

  مصدر فعل لازم

ویرایش

ادا‌شدن

  1. بیان شدن، گفته شدن. بجا آورده شدن؛ گزارده شدن. پرداخت شدن.
    با لحنی که ... از بیخ حلق ادا میشد، حرف می‌زد. «اسلامی ندوشن»

منابع

ویرایش
  • فرهنگ بزرگ سخن