فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /اُسوار/ یا /اِسوار/
  1. مفرد سوار مترادف با اساور، اساوره.
  2. دلیر، آزاده، همچنین به عربی راه پیدا کرده

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین