خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
الزام
زبان
پیگیری
ویرایش
(اِ)
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشهشناسی
۱.۲
مصدر متعدی
۱.۲.۱
منابع
۱.۲.۲
برگردانها
فارسی
ویرایش
ریشهشناسی
ویرایش
عربی
مصدر متعدی
ویرایش
وادار کردن، به عهدة کسی قرار دادن.
لازم گردانیدن، واجب کردن.
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
انگلیسی:
bondage
انگلیسی
tie
requirement
committal
commitment
obligatory
imperative
binding
mandatory
de rigueur
self execuiting
bind