فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • شاهنامه

آوایش

ویرایش
  • /بادِر/ اَنگ/

بادرنگ

  1. به معنی ترنج، بالنگ، نوعی از مرکبات مانند لیمو و پرتقال در زبان فارسی.
  2. در شاهنامه احتمالا فقط یکبار در داستان کیومرث آمده که حاکی از صورت پف کرده یا ورم کرده است:
همه جام‌ها کرده پیروزه رنگ/ دو چشم ابر خونین رخ بادرنگ