فارسیویرایش

ریشه‌شناسیویرایش

  اسمویرایش

باز

  1. دارای وضع و حالتی (در، پنجره و مانند آنها) که بتوان از طریق آن به درون جایی داخل شد یا چیزی یا کسی را داخل یا خارج کرد، گشوده. مقابل بسته.

زبان دیگرویرایش

ریشه لغتویرایش

  • پهلوی

  اسمویرایش

  1. واحد طول که دو نوع است: از سرِ انگشتان تا آرنج.
  2. فاصله دو دست موقعی که از طرفین گشوده شود.
  3. اپاچ؛ پسوندی که به آخر برخی واژه‌ها افزوده می‌شود و معنای «تا این زمان» را می‌دهد مانند: از دیرباز.
  4. بر سر افعال درآید به معنی دوباره، از نو: بازگشتن، بازیافتن.
  5. پرنده‌ای شکاری با چنگال‌های قوی و منقاری کوتاه و محکم.

ریشه شناسی۲ویرایش

  حرف اضافهویرایش

  1. به سوی، به طرف.

ریشه شناسی۳ویرایش

  صفتویرایش

  1. گشاد، گشوده.

زبان دیگرویرایش

ریشه لغتویرایش

  • فرانسوی

  اسمویرایش

  1. اجسامی جامد و سفیدرنگ و بسیار نمگیر که در آب بسیار حل می‌شوند و در اثر گرما خیلی زود گداخته می‌گردند.

––––

برگردان‌هاویرایش

منابعویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن