باز
فارسیویرایش
ریشهشناسیویرایش
اسمویرایش
باز
زبان دیگرویرایش
ریشه لغتویرایش
- پهلوی
اسمویرایش
- واحد طول که دو نوع است: از سرِ انگشتان تا آرنج.
- فاصله دو دست موقعی که از طرفین گشوده شود.
- اپاچ؛ پسوندی که به آخر برخی واژهها افزوده میشود و معنای «تا این زمان» را میدهد مانند: از دیرباز.
- بر سر افعال درآید به معنی دوباره، از نو: بازگشتن، بازیافتن.
- پرندهای شکاری با چنگالهای قوی و منقاری کوتاه و محکم.
ریشه شناسی۲ویرایش
حرف اضافهویرایش
- به سوی، به طرف.
ریشه شناسی۳ویرایش
صفتویرایش
- گشاد، گشوده.
زبان دیگرویرایش
ریشه لغتویرایش
- فرانسوی
اسمویرایش
- اجسامی جامد و سفیدرنگ و بسیار نمگیر که در آب بسیار حل میشوند و در اثر گرما خیلی زود گداخته میگردند.
––––
برگردانهاویرایش
ترجمهها
منابعویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن