(~.)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. واحد مقیاس برای زر و سیم.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(لِ)

(اِم

  1. بالشت: وسیله‌ای به شکل کیسه چهارگوش که آن را با مادة نرمی مثل پر، پنبه، پشم شیشه یا اسفنج پر کرده و در هنگام خواب یا استراحت سر را روی آن می‌گذارند، متکا، مسند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  1. نمو، بالیدن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. بالش

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

cuscino

انگلیسی
pillow