بالش
(~.)
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
اسم ویرایش
- واحد مقیاس برای زر و سیم.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(لِ)
(اِم
- بالشت: وسیلهای به شکل کیسه چهارگوش که آن را با مادة نرمی مثل پر، پنبه، پشم شیشه یا اسفنج پر کرده و در هنگام خواب یا استراحت سر را روی آن میگذارند، متکا، مسند.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
صفت ویرایش
- نمو، بالیدن.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم ویرایش
- بالش
برگردانها ویرایش
|
- ایتالیایی
اسم ویرایش
- انگلیسی
- pillow