فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /بَ/شَر/

  اسم ویرایش

بَشر

  1. مردم، مخلوق، انسان، آدمی، از موجودات خداوند متکلم بدون دُم.
    بشر ممکن است در زبان معیار باستان به دو بخش بَ - شَر قابل تجزیه باشد و کنایه از موجود یا جانوری زیانکار و شرور است که در طول حیات خویش جز زیان چیزی دیگری نمی‌آفریند.

  مصدر فعل لازم ویرایش

بِشر

  1. گشاده رویی، خوشرویی.

واژه‌های مشتق شده ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین