فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • عربی

آوایش

ویرایش
  • /بَلَد/

بلد

  1. آن که راه را می‌شناسد و دیگران را راهنمایی می‌کند.
  2. جمع بلاد، بلدان، زمین، ناحیه، شهر.
  3. بِلَدْ: در گویش گنابادی یعنی یاد داشتن ، کاربلد بودن ، شناختن و آشنا بودن با محل و مکان ، کاردُرُست

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین