فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /بِیدار/کَردَن/

  مصدر فعل متعدی ویرایش

بیدارکردن

  1. منسوب به بیدار؛ از حالت خواب خارج کردن کسی. آگاه و هوشیار کردن.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن