فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /بیرونی/

  صفت نسبی ویرایش

بیرونی

  1. منسوب به بیرون، خارجی؛ بیرون هر چیزی که داخل داشته باشد، محوطه بیرونی.
  2. بخشی از عمارت که مخصوص پذیرایی مهمانان بوده‌

  استعاره ویرایش

  1. بیگانه.

جستارهای وابسته ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین