فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /تَجَلّی/

  مصدر لازم ویرایش

تجلی

  1. پدید آمدن، نمایان شدن.
    (تصوف): آشکار شدن، ظهور کردن ذات و صفات الوهیت در دل سالک. ظاهر و جلوگر شدن آثار خداوند. ظاهر شدن، آشکار شدن، تجلیات.

  صفت ویرایش

  1. هویدایی، متجلی.

  فعل ویرایش

  1. آشکار شدن، جلوه کردن.

واژه‌های مشتق شده ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین