ثبات کردن

(تغییرمسیر از ثبات كردن)

(~. کَ دَ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

مصدر لازم ویرایش

  1. پایداری کردن، استقامت ورزیدن.
  2. ثابت شدن، پایدار ماندن.
  3. مقاومت کردن.

(اِم

صفت ویرایش

  1. پایداری، استقامت.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین