(ثَ لا)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. مؤنث ثکل.
  2. زن فرزند مرده، بچه کم کرده ؛
  1. ثکالی.
  2. زن عزیز مرده، زن گم کرده دوست.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین