جدول
(جَ وَ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- نهر کوچک.
- جوی آب.
- لبة جوی آب.
- مربعی شطرنجی که بر خانههای آن حرف یا عدد نویسند. ؛ ~ ضرب جدولی که در آن حاصل ضرب اعداد را مینویسند. ؛ ~ ِ کلمات متقاطع جدولی که برای سرگرمی طررح ریزی میشود و باید خانههای آن را با کلمات مربوط به پاسخ سوالات مطرح شده تکمیل کرد.
- طرح، نقشه.
- نمودار.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
|
- ایتالیایی
اسم
ویرایشاسم
ویرایش- انگلیسی
- tableau
- table
- schedule
- list
- kerb
- groove
- worktable
- truth table
- tabulator
- tabulation
- tabulating
- tab
- symbol table
- sulcate
- state table
- riddle
- puzzle
- jump table
- function table
- ephermeris
- decision table
- crossword puzzle
- chart
- addition table
- word square
- timetable
- tabulate
- table look up
- periocic table
- look up table
- horoscope
- charade
- time chart
- curbstone
- uncharted
- syllabary
- proportional parts
- sliding scale
- index
- chronology
- acrostic