حباب
(حِ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشمصدر متعدی
ویرایش- دوست داشتن.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(حُ)
ریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- برآمدگی کوچک که به علت سقوط چیزی در آب ایجاد میشود. در فارسی آب سوار گویند.
- روپوش شیشهای که روی چراغ گذارند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
|
- ایتالیایی
اسم
ویرایش- انگلیسی
- globe