خا
فارسی
ویرایشصفت فاعلی
ویرایش- در ترکیب به معنی «خاینده» آید، آن که چیزی را بخاید: انگشت خا، شکرخا.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
خا : در گویش گنابادی به معنای خُوب و باشه میباشد. همچنین در گویش شمالی به معنی چشم میباشد ولی اصل کلمه از خراسان وارد لغت نامه شده است