(خِ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

اسم ویرایش

جمع ویرایش

  1. خلل ؛ تباهی‌ها، فسادها.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(خِ)

ریشه‌شناسی ویرایش

اسم ویرایش

  1. چوب باریکی که لای چیزی گذارند.
  2. چوب باریکی که با آن خردة غذای مانده در لای دندان‌ها را خارج کنند.
  3. میانة چیزی.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
peel