(~. شُ دَ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

مصدر لازم ویرایش

  1. به گردش افتادن، به جریان افتادن.
  2. آباد شدن، معمور شدن.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین