(ذِ بْ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

مصدر متعدی

ویرایش
  1. بریدنِ سرِ گاو و گوسفند و مانند آن، بِسمل کردن.
  2. خفه کردن، خبه کردن.
  3. پاره کردن.
  1. ذبح شده، سر بریده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(ذُ بَ)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. گزر دشتی، زردک صحرایی.
  2. نوعی قارچ، قسمی سماورغ.
  3. گیاهی است شیرین و آن را گلی سرخ است و شترمرغ خورد.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

کلمات مرتبط

ویرایش
  1. ‍‍

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
slaughter