فارسی

ویرایش

ریشه لغت

ویرایش
  • پهلوی

آوایش

ویرایش
  • /را/

را

  1. نشانه مفعول صریح یا بی واسطه (مستقیم)؛ خانه را خریدم، کتاب را دادم.

  استعاره

ویرایش
  1. برای اعتراض و تمسخر یا تنبیه بعد از اسم و در جمله بی فعل می‌آید: آقا را!
  2. اختصاص را رساند به معنی برای: منت خدای را.
  3. درباره، در حق: و آن آنچنان بود که ایشان موسی را گفتند پیش.

پس‌نهشت

ویرایش
  1. نقش‌نمای، مفعول مستقیم.



برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه‌ها

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین