زور
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش- فارسی
اسم
ویرایش- دروغ، باطل.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
ریشهشناسی
ویرایش- نیرو، توانایی.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(زَ یا زُ)
(زردشتی)
- آبی است که به دست یکی از موبدان، پاک و مقدس شده، خوردنی مایع و آبکی ؛ م
قید
ویرایش- میزد.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(زَ وَ)
صفت
ویرایشقید
ویرایش- فوق، زبر.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش
|
- ایتالیایی
اسم
ویرایش- انگلیسی
- zip
- zing
- vivacity
- vis
- violence
- vim
- vigour
- vigor
- tuck
- thrust
- stunt
- strength
- strain
- push
- power
- might
- hustle
- force
- fantod
- energy
- dint
- wrest
- weak
- swordplay
- strong
- straiten
- squeeze
- realpolitik
- pushy
- powerless
- power politics
- impressment
- feeble
- exertion
- athletics
- strong arm
- shoulder
- press
- invigorate
- extorsion
- cogent
- wildfire
- shove
- pash
- jam
- impressure
- evulsion
- stale
- jailbreak
- enforce
- crowd
- belch