(فِ)

عربی ویرایش

(اِ

فارسی ویرایش

  1. سفرکننده.

جمع ویرایش

  1. سفره، سفار.
  2. رسول، سفیر.
  3. کاتب.

جمع ویرایش

  1. سفرهنگستان
  2. زن گشاده روی.

جمع ویرایش

  1. سوا

ریشه‌شناسی ویرایش

  1. اسب کم گوشت.
  2. فرشته‌ای که اعمال بندگان را نگاه می‌دارد.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین