خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
سرد
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۳.۱
استعاره
۱.۳.۲
برگردانها
۱.۳.۳
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
پهلوی
آوایش
ویرایش
/سَرد/
صفت
ویرایش
سرد
دارای دمای نسبی کمتر از بدن انسان یا کمتر از دمای محیط طبیعی او، خنک، دمای کم؛ مقابل
گرم
.
استعاره
ویرایش
بیمِهر.
سخن بیمزه، بیمعنی.
––––
برگردانها
ویرایش
ترجمهها
انگلیسی:
cold
chilly
cool
ایتالیایی:
freddo
انگلیسی:
wintry
wintery
standoffish
stand off
raw
nipping
fresh
distant
cool
chilly
chilled
arctic
algid
acold
refrigeration
refrigerate
icily
hyperborean
glace
gelid
frigid
dank
coldly
cold war
clammy
norther
ice cold
garde manger
freezer
costive
bise
undercool
air cool
stark
wine cooler
cold cuts
frosty
anneal
williwaw
recalescence
quick freeze
timberline
iceneedle
galantine
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن
فرهنگ لغت معین