سلب
(سَ لْ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایشمصدر متعدی
ویرایش- کندن، جدا کردن.
- ربودن.
سلب کردن
صفت
ویرایش- ربوده شده.
- کنده شده.
- به قهر گرفته شده.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
(سَ لَ)
ریشهشناسی
ویرایشاسم
ویرایش- نوعی جامة درشت مانند جوشن که در روز جنگ میپوشیدند.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- foreclose