(سَ لْ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش

مصدر متعدی

ویرایش
  1. کندن، جدا کردن.
  2. ربودن.

سلب کردن

  1. ربوده شده.
  2. کنده شده.
  3. به قهر گرفته شده.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(سَ لَ)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. نوعی جامة درشت مانند جوشن که در روز جنگ می‌پوشیدند.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
foreclose