فارسی

ویرایش

ریشه‌ لغت

ویرایش
  • شاهنامه

آوایش

ویرایش
  • /سَلیح/

سلیح

  1. (قدیم): سلاح، ادوات جنگی.
    سلیح و سر و اسپ آن نامجوی ..... بیاورد و سوی پدر کرد روی

زبان دیگر

ویرایش
  • عربی
  1. سلاح.

منابع

ویرایش