(عَ قِ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. علاقة

مصدر متعدی

ویرایش
  1. دوست داشتن.

(اِم

  1. دوستی.
  2. پیوند، ارتباط، وابستگی. جِ علائ

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

(عِ قِ)

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. علاقة
  1. رشته و بندی که چیزی را به آن بیآویزند.
  2. بند کمان و تازیانه.
  3. میوه‌ای که از درخت آویزان باشد؛ جِ علائ

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

simpatia

interesse

affetto

انگلیسی
tie