(غُ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

  1. غلاة

صفت ویرایش

  1. جِ غالی.
  2. از حد درگذشتگان.
  3. کسانی که در عقاید مذهبی غلو کنند و از حد درگذرند: «علی اللهیه از غلاتند.»

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(غَ لّ)

ریشه‌شناسی ویرایش

اسم ویرایش

  1. جِ غله ؛ دسته‌ای از گیاهان تیرة گندمیان که دانه‌های برخی از آن‌ها را آرد کنند.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
gristmill