غمزه
(غَ زِ)
فارسی
ویرایشریشهشناسی
ویرایش- غمزة
مصدر لازم
ویرایش- یک بار با چشم یا ابرو اشاره کردن.
(اِم با ناز و کرشمه نگریستن یا با ناز و کرشمه پلک زدن ، چشمک زدن ، عشوه گری با حرکات چشم
صفت
ویرایش- اشاره با چشم و ابرو.
- پلک زدن از روی ناز و کرشمه.
- چال روی گونه.
منابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین
- واژه عربی به معنی حرکت چشم و مژه از روی ناز.
«آینهات دانی چرا غماز نیست؟ - چون که زنگار از رخش ممتاز نیست» -مولوی
- و به معنی چشم برهمزدن نیز هست:
«نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت - به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد» (حافظ در وصف پیامبر اسلام)
برگردانها
ویرایش- انگلیسی
- coquetry