غوره
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /غورِه/
اسم ویرایش
غوره
- (گیاهی): حبههای نارس و ترشمزه انگور.
- غوره در زبان بهاری، به معنی خشک هست مانند غورهچای که به معنی رودخشک است.
استعاره ویرایش
- غوره نشده مویز شده کنایه از: شاگردی که دوره ندیده ادای استادی دربیاره.
- آب غوره گرفتن کنایه از: گریه کردن (در مقام سرزنش گویند).
برگردانها ویرایش
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس