(قُ بَّ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. قبة
  1. برآمدگی، بنایی که سقف آن برآمده و گرد باشد.
  1. قباب.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین

قُبّـَة (در فارسی: قُبّه)

  1. یعنی گنبد، برآمدگی، هر چیز گنبدی شکل، خرگاه، بارگاه.
  • در عربی: شاخ حجام که با آن حجامت کنند.

برگردان‌ها

ویرایش
انگلیسی
thole