فارسی

ویرایش

قُ رَ

ریشه‌شناسی

ویرایش
  1. توانستن؛ توانایی داشتن؛ توانایی انجام دادن کاری یا ترک آن از روی اراده و اختیار.
  2. توانایی؛ نیرو.
  3. سلطه؛ نفوذ فرمان. توانایی تأثیر گذاشتن بر کسی یا چیزی.
  4. ظرفیت. توانایی بالقوه برای تغییر دیگران.

واژه‌های وابسته

ویرایش

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه