فارسی

ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری

ویرایش

ریشه شناسی

ویرایش
  • ترکی

قذاق

  1. نام قومی از تاتار در آسیای میانه شاید اخلاف آلتایی.
  2. نام قدیم نظامیان و سربازان رضا شاه.
  1. (عامیانه): جلاد، آدمکش در کسوت نظامی، که بعد از رضاشاه به امنیه مشهور شدند، احتمالا در اذهان عمومی اینک پاسدار جایگزین این اصطلاح شده است.
    قزاق تصحیف شده قازّاق است به معنی بی‌لباس ترجیحا بی‌شلوار، که در اجتماع، سپس در میان گردان و گرهان رضاشاه ولو بودند و از هر گونه اعمال شنیع ابایی نداشتند.
  1. (قدیم): ژنرال، ارتش‌بد.
  1. ابریشم فروش، علاقه بند.
  2. آن که کرم ابریشم را تربیت می‌کند.


––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین